رادانرادان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

تولد یک سالگی

تولد رادان جونو یک کمی دیر گرفتیم چون می خواستیم دایی جونش که کرج نشسته هم تو جمعمون حضور داشته باشه.   این عکس کیک رادان جونمه       کوچولوی من خیلی خوشحاله که براش تولد گرفتم     رادان و پسرعمو نیکان و پسرعمه سیدضیا     رادان با کلاه تولدش خیلی مشکل داشت. ما هم قاچاقی با کلاش عکس گرفتیم     رادان در هنگام خوردن شام تولدش     رادان بعد از تولد تو نظافت داره به مامانش کمک میکنه      راستی چندتا عکس از کادوها گرفتم. عکس اولی از کادوی مامان و بابای رادان     عکس بعدی از کادوی عمه جونه ...
22 خرداد 1392

نوروز 1392

نوروز سال 92 با سالای پیش یه فرق بزرگ می کرد. یه موجود کوچیک به نام ردان به جمعمون اضافه شده بود. رادان هرجا میرفت مجلس را گرم میکرد. آخه پسر من به هیچ کس غریبی نمیکنه به خاطر همین همه دوستش دارن. اینم  رادان با لباسای عیدش لحظاتی قبل از سال تحویل خونه مامانیه    در یکی از روزای بهاری ما به کویر رفتیم که رادان حسابی بازی کرد.     اینم عکسایی از اولین  سیزده بدر رادان جونم   ...
16 خرداد 1392

زردی

رادان جون پنج روزش بود که زردیش زیاد شد. یه دوروزی تو خونه زیر مهتابی مخصوص بود. اینم عکس رادان تو اون ساعتها ...
12 خرداد 1392

جشن نوزادی

روز هفتم اردیبهشت زمانی که رادان 13 روز بیشتر نداشت جشنی به مناسبت ورود کوچولوی زندگیمون گرفتیم. جالب اینجاست این جشن تولد دوتا کوچولو بود رادان و پسرعمویش نیکان که 11 روز ازش بزرگتر بود.   رادان گرسنه در بغل بابای مهربونش     اینم  رادان و پسرعموش نیکان   ...
12 خرداد 1392
1